کسب و کار

ضرورت توسعه پایدار در مناطق مرزی

مرزها، صرفاً خطوطی جغرافیایی نیستند که کشورها را از یکدیگر جدا کنند؛ بلکه مرزها، فضاهایی زنده، پویا و چندبعدی‌اند که نقشی تعیین‌کننده در امنیت ملی، توسعه اقتصادی، انسجام اجتماعی و روابط بین‌الملل ایفا می‌کنند. با این حال، در بسیاری از کشورها از جمله ایران، مناطق مرزی سال‌هاست که با چالش‌هایی جدی مواجه‌اند؛ چالش‌هایی که محصول بی‌توجهی‌های تاریخی، تمرکزگرایی سیاسی، ضعف در زیرساخت‌ها و نابرابری‌های منطقه‌ای است.

به گزارش دیده بان سلامتی و به نقل از مرزنیوز؛ در چنین شرایطی، توسعه پایدار مناطق مرزی نه تنها یک ضرورت انسانی و اجتماعی است، بلکه از دیدگاه اقتصادی، امنیتی، زیست‌محیطی و راهبردی نیز، مسأله‌ای حیاتی به شمار می‌آید.

اولین و شاید مهم‌ترین کارکرد مناطق مرزی، تأمین امنیت ملی است. با این حال، امنیت واقعی نه با ابزار نظامی، که با رضایت مردم، عدالت منطقه‌ای، مشارکت جوامع محلی و احساس تعلق شکل می‌گیرد. مردمی که در مرزها زندگی می‌کنند، اگر در فقر، بی‌ثباتی و محرومیت رها شوند، نه تنها سرمایه‌ای برای حفظ امنیت نخواهند بود، بلکه ممکن است خود به قربانی ناامنی و بی‌ثباتی بدل شوند.

توسعه پایدار، با فراهم‌سازی فرصت‌های شغلی، آموزشی و بهداشتی، ریشه‌های بی‌ثباتی را می‌خشکاند و به جای حضور صرف نیروهای نظامی، امنیت را از دل رشد و عدالت اجتماعی تولید می‌کند.

مناطق مرزی ایران، غالباً از نعمت‌های طبیعی و اقتصادی زیادی برخوردارند: منابع معدنی، کشاورزی، موقعیت ترانزیتی، نزدیکی به بازارهای کشورهای همسایه، نیروی انسانی جوان و مستعد، و ظرفیت‌های گردشگری و تجاری. اما به دلیل ضعف در زیرساخت‌های حمل‌ونقل، گمرکات ناکارآمد، نبود سرمایه‌گذاری پایدار و بی‌توجهی به زنجیره ارزش محلی، این فرصت‌ها یا به هدر می‌روند، یا توسط اقتصادهای غیررسمی و قاچاق بلعیده می‌شوند.

در حالی که با یک برنامه‌ریزی علمی، منسجم و متکی بر توان داخلی مناطق مرزی، می‌توان این مناطق را به کانون‌های تجارت حلال، صنایع کوچک، کشاورزی پایدار و صادرات غیرنفتی بدل کرد؛ چیزی که هم به سود مرزنشینان خواهد بود و هم به سود اقتصاد ملی.

یکی از پیامدهای توسعه‌نیافتگی مناطق مرزی، مهاجرت بی‌رویه جوانان به شهرهای مرکزی است؛ پدیده‌ای که موجب خالی‌شدن روستاها، تضعیف کشاورزی بومی، فرسایش فرهنگی و در مقابل، افزایش فشار جمعیتی بر کلان‌شهرها می‌شود. توسعه پایدار، با ایجاد فرصت‌های محلی برای رشد، اشتغال و زندگی شرافتمندانه، می‌تواند فرآیند مهاجرت را معکوس کند و مناطق مرزی را به سکونت‌گاه‌های باکیفیت بدل سازد.

مردمی که در منطقه خود فرصت رشد و رفاه می‌یابند، کمتر به ترک زادگاه خود فکر می‌کنند و بیشتر برای توسعه و آبادانی آن تلاش می‌کنند.

در جهانی که نقش مرزها از «دیوار» به «دروازه» تغییر کرده، باید نگاه به مناطق مرزی نیز دگرگون شود. این مناطق می‌توانند محل تعامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی با کشورهای همسایه باشند؛ اما فقط در صورتی که زیرساخت‌های لازم برای این تعامل فراهم شده باشد.

توسعه پایدار مرزها، نه تنها روابط منطقه‌ای را تقویت می‌کند، بلکه با گسترش تجارت قانونی، نقش مرزها در دیپلماسی اقتصادی را نیز ارتقا می‌بخشد.

برای دستیابی به توسعه پایدار در مناطق مرزی، صرفاً اختصاص بودجه کافی یا اجرای پروژه‌های پراکنده کافی نیست. آنچه نیاز است، یک نگاه راهبردی و عدالت‌محور است که بر اساس آمایش سرزمینی، ظرفیت‌های بومی و مشارکت جوامع محلی طراحی شده باشد.

سیاست‌گذاری‌های مرکزگرا و کوتاه‌مدت، راه به جایی نمی‌برند. توسعه مرزها باید در چارچوب یک سند ملی توسعه پایدار مناطق مرزی، با مشارکت نهادهای دولتی، بخش خصوصی، سمن‌ها و مردم محلی طراحی و اجرا شود.

توسعه پایدار مناطق مرزی، ضرورتی انکارناپذیر برای آینده‌ای امن، عادلانه و شکوفاست. این توسعه، ضامن امنیت ملی، پایداری اقتصادی، عدالت اجتماعی و وحدت سرزمینی است. هر روزی که در این مسیر تأخیر می‌کنیم، فرصت‌های بیشتری از دست می‌رود، نارضایتی‌ها عمیق‌تر می‌شوند و شکاف‌های جغرافیایی به شکاف‌های اجتماعی تبدیل می‌شوند.

اکنون زمان آن است که به مرزها نه به‌عنوان حاشیه، بلکه به‌مثابه پیشانی توسعه ملی نگاه کنیم.

تهیه و تنظیم: فرزانه اسلامی

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا