با تلهای که شما را تا مرز سقوط میبرد، آشنا شوید!
این تلهها عموما باعث میشوند که افراد مبتلا به آنها تصویری ناخوشایند از خود داشته باشند.
به گزارش دیده بان سلامتی و به نقل از بهترینها؛ تلههای زندگی یا طرحوارهها ساختارهایی شناختی هستند که باورها و تصوراتی را در فرد نسبت خود و جهان اطرافش شکل داده و منجر به ادراک و بهکارگیری اطلاعات در زندگی میشوند.
افراد مبتلا به تله وابستگی در ابعاد مختلف زندگی مطابق توصیه و خواست دیگران زندگی کرده و قادر به تصمیمگیری برای زندگی خود نیستند. این افراد احساس کودکی درمانده را دارند که به دنبال راهنمایی دیگران به مثابه یک بزرگتر هستند.
به گزارش جامعه ۲۴ افراد وابسته احساس میکنند به تنهایی قادر به مراقبت از خود نیستند و اگر تنها بمانند آسیب میبینند. آنها خود را برای حل مشکلاتشان بیکفایت و ناکارآمد میدانند و از استقلال کافی برای اداره امور خود برخوردار نیستند.
در شدیدترین حالت مبتلایان به این تله باور دارند که توان تامین لباس، غذا یا سرپناه را برای خود نداشته و در جزئیترین مسائل زندگی روزمره خود توان تصمیمگیری ندارند. آنها از تغییر شرایط و تجربه موقعیتهای جدید فرار کرده و از شرایط جدید آشفته میشوند.
بعد اول شامل بی کفایتی است، بدین معنی که چنین بیمارانی، به خود برای تصمیم گیریهای روزانه و عادی اعتماد ندارند و نمیتوانند کارهای جدید را به تنهایی انجام دهند؛ زیرا به این اعتقاد دارند که همیشه باید کسی کنار آنها باشد و راهنمایشان کند. افراد دارای تله وابستگی باور دارند که نمیتوانند از عهده مسائل زندگیشان برآیند و در واقع به دنبال احساس بیکفایتی آنها همواره در جستجوی افرادی هستند که بتوانند از آنها برای ادامه زندگی کمک گرفته و در واقع به آنان وابسته شوند.
افرادی که وابستگی پیدا میکنند معمولا والدین، یا افراد نزدیک مانند همسر، خواهر و برادر یا درمانگران هستند؛ بنابراین باور اصلی این افراد آن است که من بیکفایت هستم و برای ادامه زندگی باید به دیگران وابسته باشم. این باور آنها با حس ترس و ناامیدی همراه بوده و نسبت به تصمیمگیریهای خود اعتماد ندارند و همواره در تردید به سر میبرند.
این افراد همچنین از مدیریت امور مالی خود، سفر کردن به تنهایی، پذیرش مسئولیتهای اضافی مانند ارتقای شغلی ناتوان بوده و در چنین اموری اعتماد به نفس کمی دارند آنها نیاز به فرد دارند که بر کار آنها نظارت کرده و از او کمک بگیرند.
افراد مبتلا به تله وابستگی بدرفتاری، اطاعت محض، عدم پیشرفت و محرومیت را به جان میخرند و در هراس از اینکه فرد مورد نظرشان را از دست بدهند بسر میبرند، چنین ترسی باعث میشود این افراد جرات اعتراض و ابراز خشم در زمانهای مقتضی را نداشته باشند. عزت نفس پایین و ناراحتی درونی از وابستگی به دیگران موضوعی است که این افراد به آن آگاه بوده و رنج میبرند.
علائم ابتلا به تله وابستگی
تسلیم شدن: در این بعد فرد از دیگران میخواهد که به جای او در امور زندگیش تصمیمگیری کند تصمیماتی که میتواند مهمترین امور زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد، این افراد از تصمیمگیری و تحمل نتایج بد و خوب ناشی از تصمیمگیریها گریزان هستند و در برابر تصمیمات دیگران تسلیم میشوند. شما از دیگران میخواهید که برای شما تصمیمات مهمی بگیرند. به این ترتیب شما یاد نمیگیرید که تصمیم بگیرید و چیزهای خوب و بد ناشی از تصمیم گیری را تجربه کنید
اجتناب: افراد وابسته به دلیل عدم امنیت و اعتماد نسبت به دستاوردها و امکان موفقیت خود از یادگیری موارد جدید پرهیز کرده و حتی اگر موارد جدید را بیاموزند از آن استفاده نمیکنند.
علل ایجاد تله وابستگی
تله وابستگی هم مانند سایر تلههای زندگی ریشه در کودکی و نوع برخورد اطرافیان و بهویژه والدین با کودک دارد. داشتن والدینی که بیش از حد از کودک خود مراقبت کرده یا او را کنترل میکنند به نحوی که اجازه تصمیمگیریهای متناسب با سن را به او نمیدهند میتواند یکی از علل شکلگیری تله وابستگی در فرد باشد. این والدین به فرزند خود آزادی عمل کافی برای رسیدن به استقلال را نمیدهند.
والدین بیتوجه نیز به همان اندازه دسته اول برای افتادن فرزندشان در تله وابستگی زمینهسازی میکنند این کودکان از سنین بسیار پایین به حال خود رها میشوند و در مواردی نقشی فراتر و سنگین برای سن خودشان را برعهده میگیرند اگر چه این کودکان به ظاهر مستقل هستند، اما با وابستگیهای جدی نیز مواجه میشوند. علت این موضوع نیز شکست این گروه از کودکان در برخی تصمیمگیریهاست که برای سن و سال او زود است این شکستها باعث میشود که کودک احساس بیکفایتی کرده و به تدریج برای عدم تکرار اشتباه و شکست به اطرافیان خود وابسته شود.
باید به این نکته توجه کرد که همه افراد در هنگام تولد به والدین خود وابسته بوده و برآورده ساختن نیازهای اولیه آنها مانند غذا، پوشاک و مسکن باعث پرورش احساس امنیت در آنان میشود. افرادی که هرگز چنین امنیتی را تجربه نکنند و در وضعیت یا مرحله وابستگی قرار نگیرند برای طی مراحل رسیدن به استقلال دچار مشکل شده و نهایتا در تله وابستگی گیر میافتند.
نشانههای تله وابستگی در روابط عاشقانه
نگاه و باور افراد مبتلا به تله وابستگی نسبت به شریک عاطفی خود مانند نگاه کودک به والد است. او شریک عاطفی خود را قوی میداند فردی که توانایی مراقبت از او را داشته و حتی از این کار لذت میبرد. افراد وابسته شریک عاطفی خود را در تصمیمگیریها تنها گذاشته و تسلیم محض او هستند درواقع همه مسئولیت زندگی و رابطه بر عهده طرف مقابل است و هزینه همه چیز با اوست. در واقع فرد مبتلا به وابستگی، این وضعیت و تله ذهنی خود را به زندگی بزرگسالی و روابط عاشقانه خود میآورد به نحوی که فرد مقابل احساس میکند به جای شریک عاطفی نقش والد طرف دیگر را برعهده دارد. از سوی دیگر افراد وابسته در روابط عاشقانه و زندگی مشترک آزادی، غرور و اعتماد به نفس خود را بیش از پیش از دست میدهند.
درمان تله وابستگی
مراجعه به یک روان درمان گر بهترین گزینه برای درمان این تله زندگی است. یکی از مهمترین روشهای درمان این تله رواندرمانی است. درمان شناختی رفتاری کمک میکند که فرد رفتارهای جدید را یاد بگیرد و علاوه بر آن با آگاهی نسبت به تله وابستگی و شناسایی رفتارهای مرتبط با آن میتواند این رفتارها را کنترل کند.
از سوی دیگر این موارد میتواند در درمان و کاهش نشانههای تله وابستگی در فرد کمک کننده باشد.
دلایل شکلگیری تله وابستگی در فرد
– تهیه لیستی از موقعیتها و مسئولیتهایی که برای انجام آنها به دیگران نیاز دارید.
– تهیه لیستی از موقعیتها و چالشهایی که از آنها فرار میکنید.
– ضمن پذیرش تله وابستگی به تدریج خود را به سمت پذیرش مسئولیتهای بیشتر سوق دهید، اما از کسی درخواست کمک نکنید.
– در انجام کارها مداومت کرده و در صورت شکست تسلیم نشده و فرار نکنید، بلکه علت شکستها را بررسی کرده و به عنوان تجربه مورد استفاده قرار دهید.