درد بی درمانی؛ وقتی پزشکان مهاجرت میکنند
موضوع افزایش مهاجرت پزشکان در سالهای اخیر، کاهش گرایش به برخی رشتههای پزشکی، افت کیفیت خدمات درمانی، همزمان با رونق گرفتن بازارهای پولسازی مانند زیبایی، نگرانیهای زیادی را برای آینده طبابت و سلامت در ایران ایجاد کرده است. افزایش مهاجرت پزشکان چقدر جدی است؟ پزشکان چه میخواهند؟ و چه سرنوشتی در آینده برای پزشکی ایران رقم میخورد؟
به گزارش دیده بان سلامتی و به نقل از ایرنا؛ پزشکان در ایران جایگاه بالایی دارند. همه مردم با هر سطح سواد و ثروتی به آنان نیاز دارند. فرهیختگانی که دانش و مهارت آنها با جان و سلامت مردم ارتباط دارد. در روزهایی که انسان بیمار میشود و مرگ و زندگی او به شفای خدا و دست واسطه پزشک بستگی دارد، دیگر پول ارزش خود را از دست میدهد.
پزشکان سپیدپوش برای رسیدن به این جایگاه بعد از دیپلم وارد دوره طولانی ۷ ساله پزشک عمومی میشوند. بسیاری از آنها بعد از فارغ التحصیلی به عنوان پزشک عمومی راه تحصیل را برای متخصص شدن ادامه میدهند، آزمون نفسگیر رزیدنتی را طی میکنند و پس از سالها فعالیت به عنوان دستیار با حقوق اندک به جمع ناراضیان شغلی میپیوندند.
ناراضیانی که امروز مهاجرت هر یک از آنان در رسانهها خبری مهم است. به خصوص اگر پزشکانی نامآور باشند. درباره مهاجرت پزشکان از دو دیدگاه میتوان به موضوع نگاه کرد. نگاه درون صنفی و نگاه برون صنفی. از نگاه درون صنفی قطعا اکثریت اعضای جامعه پزشکی چه در سازمان صنفی و انجمنهای پزشکی، چه وزارت بهداشت یا مجلس مشکلات اقتصادی و تعرفههای پایین را عامل این مهاجرت میدانند و از افزایش مهاجرت پزشکان به علت درآمد نامطلوب میگویند اما از نگاه برون صنفی اکثریت مردم غیر پزشک نگاه دیگری دارند و معتقدند در شرایطی که تورم اکثریت مردم را درگیر کرده و به زیر خط فقر سوق میدهد، پزشکان هم در همین کشتی هستند و البته اکثریت آنان سطح زندگی بالاتر از حد متوسط دارند.
مهاجرت در ۱۰۰ درصد موارد علت اقتصادی ندارد و انگیزههای شخصی و اجتماعی هم میتواند عامل مهاجرت افراد باشد و البته این حق هر فرد است که اگر امکان زندگی بهتر را در هر جای دنیا دارد، محل زندگی خودش را انتخاب کند. این موضوع در مورد برخی مشاغل مانند پزشکی و پرستاری که در بازار کار سلامت جهانی پر مشتری است و درآمد دلاری خارج از کشور با درآمد ریالی داخل ایران قابل مقایسه نیست بیشتر مصداق دارد.
با این حال تقریبا در همه اخبار و گزارشهای مربوط به مهاجرت پزشکان که از زبان هر مسئول دولتی یا غیر دولتی تیتر رسانهها میشود یک جمله تکمیلی هم وجود دارد. «تعرفههای پزشکی واقعی نیست و باید متناسب با تورم افزایش یابد». گروهی از پزشکان معترض به تعرفهها نیز ادبیات دیگری دارند و معتقدند هزینههای پزشکان در ایران دلاری است بنابراین تعرفههای آنها هم باید دلاری محاسبه شود. آنان درآمد خود را در ایران با درآمد پزشکان در اروپا یا کشورهای حاشیه خلیج فارس مقایسه میکنند. موضوعی که میتواند برای سایر اقشار مانند کارمندان، کارگران و … هم مطرح باشد.
با این وجود در موضوع مهاجرت پزشکان با وجود تکرار مکرر آن در رسانهها هنوز دو ابهام وجود دارد، اول اینکه آمار واقعی مهاجرت پزشکان چقدر است. دوم اینکه آیا واقعا درآمد پزشکان در ایران اندک است؟
رئیس سازمان نظام پزشکی: ۲۰ هزار پزشک عمومی، در شغل دیگری فعالیت دارند
پزشکان، هم مهاجرت میکنند، هم ترک شغل
«علی سالاریان» عضو شورای عالی نظام پزشکی در این مورد به پژوهشگر ایرنا گفت: هیچ کس نمیتواند آمار دقیقی از مهاجرت پزشکان اعلام کند. هر عددی هم اعلام شود، غیر واقعی است. آمار دریافت گواهی «سابقه خوب»(گود استندینگ) سازمان نظام پزشکی معادل آمار مهاجرت جامعه پزشکی نیست، زیرا بسیاری از افرادی که این گواهی را می گیرند، مهاجرت نمیکنند؛ افرادی نیز هستند که چند بار این گواهی را درخواست و دریافت میکنند، حتی برخی پزشکانی که به خارج رفتهاند چون در جاهای مختلف درخواست کار میدهند، ممکن است چند بار گواهی گوداستندینگ بگیرند.
به این ترتیب در مورد سوال اول یعنی درباره آمار مهاجرت پزشکان نه سازمان نظام پزشکی و نه وزارت بهداشت هیچکدام تاکنون آمار دقیقی اعلام نکردهاند؛ سازمان نظام پزشکی آمار پزشکانی که از این سازمان گواهی گوداستندینگ برای مهاجرت دریافت میکنند را دارد که البته به معنای مهاجرت همه آنها نیست. وزارت بهداشت نیز اعلام کرده این آمار را ندارد و باید از وزارت خارجه پیگیری شود.
«رضا لاریپور» سخنگوی سازمان نظام پزشکی دیماه ۱۴۰۱ اعلام کرد: در سالهای ۹۵ و ۹۶، ماهانه ۵۰ نفر از جامعه پزشکی به دنبال دریافت گواهی حُسن سابقه (گود استندینگ) برای مهاجرت بودند اما در دو سال اخیر، درخواست برای مهاجرت بیش از ۱۲۰ درصد افزایش یافته است. درخواست مهاجرت پزشکان، جدا از مسائل اقتصادی و مالی، زمینههای دیگری نیز دارد. مهمترین نکته، موضوع استخدام پزشکان در کشور است که وجود ندارد زیرا اگر عضو هیأت علمی دانشگاه شدید، استخدام هستید. در غیر این صورت هیچ تضمینی برای استخدام پزشک نیست. طرح اجباری پزشکان نیز مشکلات زیادی برای آنها ایجاد کرده و انگیزههای پزشکان را برای کار کردن از بین میبرد.
آمارهای ضد و نقیض از مهاجرت پزشکان
بر این اساس میتوان برآورد کرد که اکنون هر ماه حدود ۱۱۰ عضو جامعه پزشکی از سازمان نظام پزشکی برای مهاجرت گواهی گوداستندینگ میگیرند. آماری که سالانه کمتر از ۱۳۵۰ نفر میشود. این آمار با رقمی که برخی گروههای پزشکی اعلام کردهاند، متفاوت است یک نمونه آن آماری است که «ایرج خسرونیا» رئیس جامعه پزشکان داخلی ایران اعلام کرده و گفته، در سه سال گذشته بین ۱۰ تا ۱۲ هزار پزشک از کشور مهاجرت کردهاند که به طور میانگین بیانگر مهاجرت سالانه حدود ۴ هزار نفر از اعضای جامعه پزشکی است.
«محمد رئیسزاده» رئیس سازمان نظام پزشکی نیز در این مورد گفته است: مهاجرت پزشکان زیاد نیست و از قدیم بوده اما در چند سال اخیر شتاب مهاجرت پزشکان بیشتر شده؛ علت اصلی آن هم واقعینبودن تعرفههای پزشکی است. ۲۰ هزار پزشک عمومی اکنون به همین علت طبابت نمیکنند. برخی مسئولان میگویند پزشکان بروند، به جای آنها پزشک تربیت میکنیم. مسئولان اگر واقعا دلسوزند به جای افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی، اول همین پزشکان موجود را به کار بگیرند و بعد به دنبال افزایش پذیرش باشند.
وی گفت: در عین حال جاذبهها در کشورهای اطراف به دلیل سطح اقتصادی ایران، خیلی بیشتر شده است. بنابراین هم جاذبههای کشورهای دیگر قویتر شده و هم در داخل وضعیت نسبت به سالهای پیش از نظر بازار کار نامطلوبتر شده است. بر این اساس شتاب مهاجرت پزشکان که از قدیم بوده، بیشتر شده است.
در سال ۱۴۰۰ بیش از ۴ هزار و ۲۷ نفر درخواست گود استندینگ کردند. البته به این معنا نیست که همه این افراد از کشور خارج شدهاند؛ بلکه فقط درخواست دادهاند. افزون بر یک سوم این افراد پزشک عمومی هستند. آمار درخواست گوداستندینگ متخصصان و فوقتخصصها نیز بالا رفته است.
رئیسزاده افزود: اگرچه عدد مطلق مهاجرت پزشکان زیاد نیست اما حتی مهاجرت یک پزشک از کشور به هر دلیل که باشد، نگرانننده است. باید تعرفهها را واقعی کنیم و این بحث جدی است. کشورهای حاشیه خلیج فارس هم متوجه شدهاند که وضعیت ما به این صورت است. بر همین اساس مشوقها و جاذبههای جدی برای پزشکان ایران در نظر گرفتهاند تا بتوانند نیروهای نخبه ما را جذب کنند.
پرسش دوم این است که آیا واقعا درآمد پزشکان در ایران پایین است که به علت تعرفههای پزشکی خواهان مهاجرت از کشور هستند. جامعه پزشکی اعم از پزشکان عمومی و متخصص یا در بخش دولتی کار میکنند یا خصوصی. شاغلان رسمی بخش دولتی علاوه بر حقوق، کارانه نیز دریافت میکنند. درآمدی که سال گذشته با مصوبه وزارت بهداشت سقف پرداخت آن برداشته شد و اگر کارانه پزشکان متخصص در بخش دولتی به موقع پرداخت شود، رقمهای قابل قبولی است.
پزشکان فعال در بخش خصوصی نیز دو دسته هستند، پزشکان سرشناس و معروفی که از سراسر کشور بیمار دارند و درآمدهای چند صد میلیون تومانی ماهانه آنها زبانزد است که شاید حدود ۵ تا ۸ درصد پزشکان باشند و دوم پزشکانی که با مطبداری به تامین معیشت خود ادامه میدهند.
کشورهای حاشیه خلیجفارس مشوقها و جاذبههای جدی برای پزشکان ایران در نظر گرفتهاند تا بتوانند نیروهای نخبه ما را جذب کنندجدا از این گروهها، پزشکان فعال در حوزه زیبایی را هم باید به آنها اضافه کرد. اما بیشتر پزشکان بخش خصوصی با مطبداری زندگی خود را تامین میکنند. تعرفههای مصوب پزشکی در سال ۱۴۰۲ نشان میدهد تعرفه یک پزشک عمومی در مطب خصوصی ۹۰ هزار تومان و تعرفه پزشک متخصص ۱۳۵ هزار تومان است. جدا از اینکه چند درصد پزشکان این تعرفهها را رعایت میکنند اما اگر یک پزشک قانونمند همین تعرفهها را رعایت کند و تعداد بیمارانی که ویزیت میکنند بر اساس استانداردهای نوبتدهی وزارت بهداشت باشد با ۲۰ روز کار می تواند درآمدی بین ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان داشته باشد که از متوسط درآمد اکثریت مردم بالاتر است.
بنابراین اوضاع مالی اکثریت پزشکان در مقایسه با عموم مردم چندان هم وخیم نیست. موضوعی که «منصور جعفرینمین» رئیس سابق شورای عالی سازمان نظام پزشکی نیز پیش از این با بیان اینکه «ایران بهشت پزشکان است» بر آن صحه گذاشت. اما جمله او ادامه هم داشت. او گفته بود: هر چند ایران بهشت پزشکان است اما تعرفههای پزشکی با هزینههای زندگی و تورم همخوانی ندارد و در سالهای اخیر مهاجرت پزشکان بهویژه پزشکان متخصص افزایش یافته و نگرانکننده است.
جعفرینمین افزود: از ارائه آمار مهاجرت پزشکان معذوریم؛ اما در کل باید گفت آمار مهاجرت پزشکان نگرانکننده و رو به افزایش است. مسئولان باید تدبیری بیندیشند تا با ریشهیابی علل و عوامل این موضوع جلوی مهاجرت پزشکان گرفته شود.
عضو شورای عالی نظام پزشکی: نه تنها کیفیت خدمات پزشکی در بسیاری از مراکز پایین آمده بلکه حتی کیفیت آموزش پزشکی هم در دانشگاههای علوم پزشکی افت کرده استهمزمان با موضوع مهاجرت پزشکان، بحثهای جدی و مهمی درباره کاهش انگیزه ورود به رشتههای پزشکی به خصوص برخی رشتههای تخصصی که پیش از این پر طرفدار بودند و خالیماندن صندلی این رشتهها در دانشگاه نیز مطرح است که البته جای بحث جداگانه دارد. اما این موضوع نیز نشانه تغییراتی در درآمدزایی رشتههای مختلف پزشکی است و در هر صورت پای تعرفه و درآمد در میان است.
سالاریان عضو شورای عالی نطام پزشکی به ایرنا گفت: افزایش مهاجرت پزشکان و سایر گروههای عضو جامعه پزشکی یک واقعیت است و نمیتوان آن را انکار کرد. مهمترین موضوع نیز نارضایتی پزشکان از تعرفههای مصوب دولت است. تعرفههایی که به هیچوجه با تورم همخوانی ندارد. اینکه برخی پزشکان این تعرفهها را رعایت نمیکنند دلیل دارد. باید تعرفهها را طوری مصوب کنند که واقعی باشد در آن صورت انتظار رعایت آن را برای همه پزشکان داشته باشند. مساله بسیار مهمی که تعرفههای غیر واقعی به وجود آورده پایینآمدن کیفیت خدمات پزشکی است، نه تنها کیفیت خدمات پزشکی در بسیاری از مراکز پایین آمده بلکه حتی کیفیت آموزش پزشکی هم در دانشگاههای علوم پزشکی افت کرده است.
عضو شورای عالی نظام پزشکی ادامه داد: مهاجرت پزشکان فقط مهاجرت به خارج از کشور نیست. عده زیادی از پزشکان در داخل کشور میمانند اما دیگر طبابت نمیکنند بنابراین مهاجرت شغلی را هم باید به آمار خروج پزشکان از این حرفه اضافه کرد.
عده زیادی از پزشکان هم به مشاغل پردرآمدی مانند کارهای زیبایی رو آوردهاند و از رشته اصلی خود خارج شدهاند. گرایش برای ورود به دوره تخصص در بسیاری از رشتههای مهم مانند جراحی قلب اطفال، عفونی، داخلی و اورژانس نیز بسیار کمشده و در بسیاری از دانشگاهها صندلی این رشتهها خالی مانده است. اینها وحشتناکتر از مهاجرت عدهای از پزشکان به خارج از کشور است.
دکتر سالاریان در پاسخ به این پرسش که آیا طرح موضوع افزایش مهاجرت پزشکان و تکیه بر آن نوعی فشار و ایجاد جو روانی برای افزایش تعرفههای پزشکی نیست، پاسخ داد: این حرف نوعی فرار به جلوی مسئولان برای افزایش ندادن تعرفههای پزشکی است. اتفاقا مشکل این است که بسیاری از مسئولان نظام پزشکی و وزارت بهداشت در این مورد خودسانسوری و سکوت کردهاند و تلاش دارند به جای دفاع از حقوق پزشکان، بیشتر شرایط کشور را در نظر بگیرند. در حالی که بیتوجهی به حقوق پزشکان در نهایت به ضرر مردم تمام میشود. سکوت مسئولان نظام پزشکی در ادوار گذشته باعث غفلت از واقعیشدن تعرفههای پزشکی شده است.
سالاریان: وحشتناکتر از مهاجرت عدهای از پزشکان، خالیماندن صندلی دانشگاهها در برخی رشتههای تخصصی همانند جراحی قلب اطفال، عفونی، داخلی و اورژانس استوی در پاسخ به این پرسش که آیا کارمندان، کارگران، پرستاران و سایر اقشار هم میتوانند این مطالبه را داشته باشند که حقوق آنها هم به صورت دلاری باشد، گفت: کارمندان هم حق دارند حقوق مکفی بگیرند و قطعا بدانید اگر آنها هم در خارج از کشور بازار کار و درخواست کار داشته باشند و ۱۰ برابر یا ۲۰ برابر حقوق بگیرند مهاجرت میکنند. ضمن اینکه پزشکان عمرشان را صرف کردهاند تا تخصص بگیرند و در سن ۴۰ سالگی بعد از طی دوران طولانی تحصیل، وارد بازار کار میشوند. در حالی که مثلا یک استاد تراشکار پولی که بابت کار و مهارت خود دریافت میکند بیشتر از تعرفه یک پزشک است در حالی که اصلا ممکن است هیچ درسی هم نخوانده باشد. تعرفه برخی جراحیهای بزرگ در بخش دولتی ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان است در حالی که با جان انسان سر و کار دارد و ریسک آن برابر دیه انسان است.
عضو شورای عالی نظام پزشکی گفت: اکنون حقوق یک پزشک متخصص اورژانس در بخش دولتی زیر ۲۰ میلیون تومان است. موضوع کارانههای بالای ۱۴۰ میلیون تومانی در بخش دولتی را هم که برخی از آن صحبت می کنند، من در مورد همکاران خودم نشنیدهام. ضمن اینکه اگر افزایش ضریب کا (k) جراحی را در ۱۰ سال گذشته با تورم مقایسه کنید متوجه میشوید که بسیار کمتر است.
در مورد مطبها نیز عده کمی از پزشکان درآمد بالای ۵۰ یا ۶۰ میلیون تومان دارند و حتی مواردی هم شنیدهایم که مطب پزشکان بسته شده است. بسیاری از پزشکان جوان بهویژه متخصصان رادیولوژی یا دندانپزشکان توان مالی خرید تجهیزات میلیاردی را ندارند و نمیتوانند مطب تاسیس کنند بنابراین در درمانگاهها با حقوق ثابت کار میکنند.
«دکتر محمدعلی محسنی بندپی» عضو هیات رئیسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز در این مورد گفته، لازم است سازوکار مناسبی برای ماندگاری کادر درمان در کشور تعریف شود. آمار مهاجرت سالانه ۱۰ هزار پزشک و کادر درمان کشور در سه سال گذشته اندکی اغراقآمیز است و واقعی نیست؛ البته ممکن است همه این ۱۰ هزار نفر که برخی میگویند به نظام پزشکی برای دریافت گواهی گوداستندینگ مراجعه کرده و سابقه کار خوب و عدم وجود سوءپیشینه را دریافت کرده باشند اما این موضوع دال بر مهاجرت آنها نیست.
رئیس نظام پزشکی: علت اصلی مهاجرت پزشکان واقعینبودن تعرفههای پزشکی است؛ زیرا متناسب با نرخ تورم نیستوی ادامه داد: «با این حال آمار مهاجرت کادر درمان در سال گذشته تکاندهنده است». نیروهای تعلیمدیده و متخصص کم نداریم اما نتوانستیم سازوکاری را برای ماندگاری و حفظ آنها در بخش دولتی یا خصوصی و در اندازه مقیاس بزرگتر در کشور اتخاذ کنیم. مهاجرت حتی یک فرد تحصیلکرده از کشور نگرانکننده است. مشکل مهاجرت کادر درمان فقط مربوط به دولت سیزدهم نیست و به دلیل ناهماهنگی میان ارکان نظام سلامت، سازمان برنامهوبودجه، وزارتخانههای بهداشت، کار و دستگاههای متعدد در رفع مشکلات کادر درمان، با مهاجرت این قشر در همه دولتها مواجه بودیم.
یکی از علل مهاجرت، واقعی نبودن تعرفههای پزشکی است؛ به عنوان مثال، آخرین عددی که از سازمان نظام پزشکی برای افزایش تعرفههای پزشکی به دولت اعلام شده بود حداقل ۴۰ درصد برای سال ۱۴۰۲ بود در حالی که تورم و هزینههای سلامت بیشتر از این میزان است و البته افزایش ۲۵ درصدی تعرفه های پزشکی تصویب شد.
معاون وزیر بهداشت: آمار مهاجرت در فضای مجازی بزرگنمایی است
«سعید کریمی» معاون درمان وزارت بهداشت نیز بهتازگی گفته است: توجه به معیشت کادر درمان راهکاری فوری و مهم برای جلوگیری از مهاجرت آنان است. کادر درمان مانند هر قشر دیگری مهاجرت میکنند البته شاهد بزرگنماییهایی در فضای مجازی در مورد مهاجرت آنها هستیم. زیرا عمده آماری که درباره مهاجرت پزشکان مطرح میشود بر اساس دریافت گواهی سابقه کار کادر درمان است و این موضوع را معادل مهاجرت میگیرند. آمار دقیق مهاجرت پزشکان را وزارت امور خارجه دارد زیرا در جریان آمار کادر درمانی که ویزا گرفتهاند و به کشور بازنگشتهاند، قرار دارد.
وی افزود: مهاجرت کادر درمان دلایل مختلف دارد. مباحث معیشتی، امنیت شغلی، امید به آینده، وضعیت خانوادگی، مسائل شخصی و نگرشهای افراد از جمله عوامل موثر در مهاجرت کادر درمان است. توجه به معیشت کادر درمان راهکاری فوری و مهم برای جلوگیری از مهاجرت است. مباحث معیشتی وابسته به تعرفههای پرستاری و پزشکی است و تفاوت فاحش قیمت خدمات در داخل و خارج از کشور انگیزه افراد را برای مهاجرت فراهم میکند. واقعی نبودن تعرفههای پزشکی به مهاجرت پزشکان دامن میزند. به طور مثال تعرفه پزشک متخصص در بخش دولتی در ایران ۳۷ هزار تومان و در عمان ۳.۵ میلیون تومان است. چگونه انتظار داریم با چنین اختلاف قیمتی برای مهاجرت انگیزه ایجاد نشود. برای جلوگیری از این وضعیت تعرفههای پزشکی در سال آینده باید حداقل ۴۵ درصد افزایش یابد.
عده زیادی از پزشکان به مشاغل پردرآمدی مانند کارهای زیبایی رو آوردهاند و از رشته اصلی خود خارج شدهاندبه این ترتیب در حالی که وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی هیچکدام آمار دقیقی از مهاجرت پزشکان اعلام نمیکنند اما بیان آمار دریافت بیش از ۴ هزار گواهی گوداستندینگ از سوی رئیس سازمان نظام پزشکی میتواند بخشی از واقعیت را نشان دهد. آماری که با گفتههای رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران همخوانی دارد و حتی اشاره دکتر محسنی بندپی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و سعید کریمی به آمارهای اغراق آمیز مهاجرت پزشکان «در فضای مجازی» نیز به نوعی اشاره به همین آمار است.
شاید اشاره آنان به آماری است که در فضای مجازی و برخی رسانههای خارجی منتشر و بحثبرانگیز شد و البته از سوی مسئولان کشور تائید نشد. آماری که نشان میداد میزان اقدام به مهاجرت جامعه پزشکی با دریافت گواهی گود استندینگ از سازمان نظام پزشکی از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ بیش از ۸ برابر شده و از حدود ۷۵۰ نفر در سال ۹۷ به بیش از ۶۵۰۰ نفر در سال ۱۴۰۱ افزایش یافته است. آماری که هیچیک از مسئولان رسمی کشور تاکنون آن را تائید نکردهاند اما در عین حال آمار دقیقی نیز اعلام نکرده و به نظر میرسد بیان این مساله که آمار فضای مجازی غیر واقعی و بزرگنمایی است، اشاره به همین آمار باشد.
سرانجام بحثهای مکرر پزشکان، اعضای گروهها و انجمنهای مختلف پزشکی، سازمان نظام پزشکی، پزشکان نماینده مجلس و مسئولان وزارت بهداشت، نامهنگاریهای متعدد آنان با رئیس جمهوری برای افزایش تعرفههای پزشکی است. آخرین این نامهها را «محمد رئیسزاده» رئیس کل سازمان نظام پزشکی سوم دیماه امسال به رئیس جمهوری نوشت. او در این نامه برای دومینبار در سال جاری خواستار افزایش دوباره تعرفههای پزشکی در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ به میزان ۱۵ درصد شد و تاکید کرد تعرفههای پزشکی سال ۱۴۰۳ نیز بر مبنای قیمت تمامشده این خدمات و پیش از شروع سال جدید ابلاغ شود؛ پیشنهادی که با نظر معاون درمان وزیر بهداشت مبنی بر افزایش ۴۵ درصدی تعرفههای پزشکی در سال ۱۴۰۳ همخوانی دارد.
با این حال به نظر میرسد، واقعیت دردناکی پیش روست؛ جامعه پزشکی ناراضی است و از وضعیت معیشتی و درآمد خود رضایت ندارد؛ آنان درآمد خود را با آرایشگران، کاشت ناخن، تراشکاری، درآمد در اروپا و … مقایسه میکنند و ناراضی هستند. در عین حال برخی از آنان متقاضیانی در آن سوی مرز دارند که به آنان حقوق دلاری میدهند.
اکنون نظام سلامت کشور با بحران بزرگی روبهروست. نارضایتی پزشکان گزینههای مختلفی را پیش روی آنها قرار داده؛ عدهای مهاجرت و رفتن را انتخاب میکنند؛ گروهی به کارهایی غیر از طبابت در رشته خودشان، اشتغال پیدا کردهاند و به کارهایی زیبایی یا تجارت رو آوردهاند.
عده بیشتری که ماندهاند نیز انگیزه چندانی ندارند. به این ترتیب اگر این روند ادامه یابد، کیفیت خدمات درمانی در ایران با افول روبهرو میشود؛ مشکلی که بسیاری از مردم در مراجعه به پزشکان به وضوح درک میکنند. تشخیصهای اشتباه، درمانهای نادرست، ویزیتهای فلهای، عملهای جراحی پر آسیب برخی پزشکان گواه این ماجراست. مسالهای که به مرور نگاه عموم را به جامعه پزشکی تغییر میدهد.